مهر تو را به عالم امکان نمی دهم
این گنج پربهاست من ارزان نمی دهم
یک قطره از سرشگ که ریزم به یادشان
آن قطره را به گوهر غلطان نمی دهم
گر انتخاب جنّت وکوثر به من دهند
کوى تو را به جنّت ورضوان نمی دهم
نام تو را به نزد أجانب نمیبرم
چون اسم أعظم است ، به دیوان نمی دهم
من را غلامى تو بود تاج افتخار
این تاج را به افسر شاهان نمی دهم
دست طلب زدامنشان من نمی کشم
دل را به غیر عترت وقرآن نمی دهم
درّ ولایتى که نهفتم ازو به دل
تابنده گوهرى است من ارزان نمی دهم
در عاریت سراى جهان ! جان عاریت
جز در ثناى حضرت جانان نمی دهم
آل علی است جان جهان وجهان جان
بی مهرشان به قابض جان ، جان نمی دهم
جان میدهم به شوق وصال تو یا على
تا بر سرم قدم ننهى جان نمی دهم
امروز هر کسى به بُتى جان سپرده است
من سر به غیر قبله ایمان نمی دهم
کلمات کلیدی: